خواستن اصلاً توانستن نیست! - تور تایلند ارزان

یکتا فراهانی| فکر بسیاری از ما پر است از کار هایی که باید انجام می دادیم. اما سال هاست فقط در اندیشه آنیم؛ این خواسته ها می توانند از تصمیم برای کاهش وزن تا داشتن برنامه ورزشی منظم، یادگیری یک زبان نو، ادامه تحصیل و ... متغیر باشند.

اما یک چیز در همه آن ها مشترک است و آن هم خواستن است. یعنی با وجود اینکه به نظرمان می رسد با تمام وجود خواستار دستیابی به آن ها هستیم. اما نتوانسته ایم به هیچ یک دست یابیم.

سدی در مقابل موانع ایجاد کن!

امیر خلعت بری، روان شناس و مشاور درمورد اینکه آیا واقعاً خواستن توانستن است می گوید: توجه داشته باشیم وقتی واقعاً چیزی را بخواهیم توانایی هایی نیز در خودمان شناسایی می کنیم که شاید هرگز در خود سراغ نداشته اند.

در واقع هیچ کس نمی تواند برای رسیدن به چیز هایی که واقعاً می خواهیم جلو دار ما باشد. اما مشکل آنجاست که وقتی انگیزه لازم برای اهداف خود نداریم نمی توانیم سدی مقابل موانع ایجاد کنیم. یعنی در بسیاری موارد یا خیلی زود در مقابل سد اول تسلیم می شویم یا در نیمه های راه؛ موانع مختلف، ما را ناامید، خسته و ناتوان می نمایند.

این درست مانند آن است که هیچ کس نمی تواند جلودار کوشش ما برای نجات جان کسی باشد که عمیقاً دوستش داریم. برای نجات دادن او فقط کوشش می کنیم؛ بدون اینکه شرایط سخت جهت، آب و هوای نامناسب یا مسائل اقتصادی بتوانند لحظه ای فکر ما را به هم بریزند و ما را ازادامه جهت منصرف نمایند.

اغلب تجربه این موضوع را داریم که وقتی بخواهیم کاری را حتماً از پیش ببریم؛ هیچ نیرویی نمی تواند مانع ما گردد.

شناخت واقعی خود، خواسته ها و ترس هایمان

خلعت بری، نخستین گام برای دستیابی به اهداف را شناخت واقعی افراد از خودشان و خواسته هایشان می داند. به عقیده او ما معمولاً چنین شناختی را از خود نداریم و هنگامی که نمی توانیم به خواسته های خودمان دست یابیم خود را بی عرضه و ناتوان می پنداریم و فکر می کنیم در چنین شرایطی هیچ گاه نمی توانیم به خواسته های خودمان دست یابیم.

گاهی نیز ریشه خواسته ها و انتخاب های ما ناشی از ترس های ماهستند؛ نه خواسته های واقعی مان؛ همان گونه که در بسیاری موارد از ترس اینکه نکند در آینده نتوانیم به آنچه می خواهیم دست یابیم به هر آنچه در دسترسمان است رضایت می دهیم و مثلاً می گوییم بهتراست فعلاً این شغل را انتخاب کنم، چون شاید در آینده دیگر نتوانم شغلی انتخاب کنم.

اما وقتی این گونه عمل می کنیم همواره در حسرت آنچه واقعاً خواستار آن هستیم باقی خواهیم ماند؛ بنابراین اینکه ما پس از شناخت ترس هایمان مطلع باشیم خواسته واقعی ما چیست موضوع بسیار مهمی است که معمولاً نادیده گرفته می گردد.

مرور و بررسی عملکرد در گذشته

برترین کار برای شناخت واقعی خود، آن است که جست و جوی عمیقی در گذشته خود از کودکی تا به حال داشته باشیم و ببینیم چه زمان توانسته ایم به خواسته هایمان دست یابیم؛ برای دست یافتن به آن ها چگونه عمل و در واقع تا چه حد از توان خود استفاده نموده ایم. معمولاً برای چیزی که واقعاً برایمان مهم بوده تمام کوششمان را به کار برده و به آن دست یافته ایم.

درواقع وقتی ما تمام و کمال چیزی را طلب کنیم و مشتاق آن باشیم فقط به فکر آن نیستیم بلکه با آن زندگی می کنیم. ضمن آنکه فقط دوست داشتن کافی نیست؛ بلکه خواستن ما باید با تمام وجود باشد. به بیانی دیگر کودک، والد و بالغ وجود ما هم باید خواستار رسیدن به آن هدف باشند. چون معمولاً نگاه این سه عنصر در وجود ما بسیار فرق دارد و خواسته های آن ها نیز با توجه به تجربیاتی است که از قبل در وجود ما نهادینه شده اند.

خواستن اصلاً توانستن نیست

خلعت بری می گوید هر نوع خواستن به معنای توانستن نیست. چون خواستن فقط شروع و مقدمه ای برای کسب توانایی و سپس کوشش و داشتن صبر و حوصله برای رسیدن به اهداف است.

اما دانایی و توانایی ما در صورتی درست عمل می نماید که خواستن ما واقعی و از صمیم قلب باشد؛ آن گونه که بتواند جسم و روح و روان را برای گام بر داشتن در جهت رسیدن به آن هدف هماهنگ کند؛ درست مانند زمانی که می خواهیم حتماً در امتحان مهمی پیروز شویم و تمام کوشش خود را در راستای رسیدن به آن به کار می بندیم و با کوشش زیاد، همه موانع را از پیش پای خود بر می داریم و اجازه نمی دهیم سختی جهت؛ ما را ناامید و متوقف سازد.

در واقع اندازه انگیزه عامل بسیار مهمی است که همه ما بار ها آن را تجربه و مشاهده نموده ایم که تا چه حد می تواند توانایی های ما را افزایش دهد.

مثلاً ممکن است همه ما بخواهیم شغل خوبی داشته باشیم؛ اما واقعاً چند نفر از ما حاضر است برای رسیدن به آن تخصص و توانایی لازم را کسب و حتی کار فعلی خود را که هیچ وقت آن را دوست نداشته، ترک کند؟

ما در بسیاری مواقع حتی نمی خواهیم غرور خود را زیر پا بگذاریم و در واقع غرور ما مهم تر از خواسته ما خواهد بود؛ بنابراین نباید انتظار داشته باشیم این گونه خواستن به معنای توانستن و رسیدن به هدف باشد.

فاصله زیاد بین خواسته ها و عقده ها

به گفته این روان شناس، توجه به این نکته بسیار لازم است که ما بتوانیم تشخیص دهیم اهداف مورد نظر ما حاصل خواسته های واقعی ما هستند یا ناشی از عقده های ما.

مثلاً شاید همه ما خواستار داشتن خانه ای بزرگ و زیبا و ماشین آخرین مدل باشیم. ولی با بررسی زیاد متوجه می شویم گاهی خواسته های ما واقعی نیستند و با توجه به شرایط بیرونی و بعلاوه مسائل خود ما و ناتوانی های گذشته در به دست آوردن آنچه خواستار آن بوده ایم و بعلاوه نداشته های زیادی که در ما ایجاد عقده نموده اند؛ چنین خواسته های داریم.

ضمن آنکه ما هیچ گاه به خاطر عقده ها و ناتوانایی های وجود خود تن به کوشش زیاد برای رسیدن به اهداف مان نمی دهیم.

در واقع انگیزه و خواستن واقعی برای رسیدن به جایی که خواستار آن هستیم و قبلاً آن را نداشته ایم؛ ما را تبدیل به فردی می نماید که قبلاً نبوده ایم. به این ترتیب ما برای رسیدن به اهداف خود باید تغییر کنیم. تغییر هم کار آسانی نیست و قطعاً برای تغییر باید کوشش و انگیزه لازم را داشت.

شناخت بازدارنده های قدرتمند درون

خلعت بری می گوید به این ترتیب برای دستیابی به هر هدفی ابتدا باید به بررسی خواسته های خود و بعلاوه بررسی دلایل علاقه مندی به آن اهداف بپردازیم و ببینیم ما چرا چنین هدفی داریم و بعلاوه تا چه حد به آن احتیاج داریم؟

در واقع ما باید بتوانیم با شناخت بازدارنده هایی که برای رسیدن به اهداف ما وجود دارند؛ آن ها را از سر راه خود برداریم. گاهی بازدارنده های ما آن قدر قوی هستند که به ما اجازه هیچ گونه تغییری برای گام برداشتن در جهت اهدافمان را نخواهند داد.

منبع: همشهری آنلاین