سریال گیل دخت؛ شکنجۀ خوش آب و رنگ تلویزیون برای مخاطبان!
به گزارش تور تایلند ارزان، دو قسمت اول گیل دخت آغاز داستانی است که ظاهرا قرار است تا خاتمه پر از شکنجه و آزار برای شخصیت های اصلی و البته فکر مخاطب باشد.
خبرنگاران | علیرضا نامعیل زاده؛ گیل دخت سریال تازه ایست که پخش آن از 19 آبان از شبکۀ یک سیما شروع شده است. کارگردانی این سریال را مجید ناماعیلی و نویسندگی فیلمنامۀ آن را مجید آسودگان به عهده داشته اند. این سریال یک درام تاریخی عاشقانه است که ماجرای آن در دوران سلطنت قاجار و در دم و دستگاه یکی از خان های شمال کشور می گذرد.
به گزارش خبرنگاران ؛ گیل دخت از دو جهت دستش پر است: اول حضور بازیگران توانا مثل محمود پاک نیت، سعید راد و شقایق فراهانی و دوم، جلوه های بصری زیبا و چشم نواز جنگلی که با صحنه پردازی نسبتا قابل قبول و رنگارنگ لباس ها و صحنه های داخلی همراه شده است. اما متاسفانه این دو نکته هیچکدام نمی توانند نقص های اساسی سریال را بپوشانند و آن را به اثری مجذوب نماینده و درجه یک تبدیل نمایند؛ نقص هایی که گریبانگیر بیشتر سریال های تلویزیون بوده و هستند.
انگار سریال سازان ما تفاوتی بین گره داستانی و شکنجۀ مخاطب قائل نیستند. درست است که داستان فیلم یا سریال احتیاج به یک گره یا چالش دارد، اما این چالش باید به نحوی باشد که برای مخاطب هیجان و کشش ایجاد کند نه اینکه فکر او را گرفتار آزاری طولانی کند که نهایتا قرار است در قسمت های پایانی حل و فصل گردد. یک سریال خوب باید در همۀ قسمت هایش خوشایند و لذتبخش باشد و نه فقط در قسمت آخرش.
اما آنطور که از دو قسمت اول برمی آید، ظاهرا گیل دخت هم یک شکنجۀ طولانی است که قرار است 60 قسمت ادامه داشته باشد. شخصیت اصلی سریال دختری به نام گلنار (با بازی مترا رفیع) است؛ دختر تقی خان (پاک نیت) که پنج سال است به همراه خانواده اش از تهران به املاکشان در شمال مهاجرت نموده اند.
یکی از تفنگداران خان به نام ناماعیل (رضا اکبرپور) که جوانی خوش سیما و اهل قلم هم هست، دلباختۀ گلنار شده و برای او نامه هایی عاشقانه نوشته است. گلنار هم که متقابلا دل به محبت ناماعیل داده، برای ملاقات و تبادل نظر با او لباس ندیمه های مطبخ را می پوشد و به میدان ده می رود. اما در حین تبادل نظر، رئیس تفنگچی های خان آن ها را می بیند و به خان گزارش می دهد. خان دستور می دهد ناماعیل را دستگیر و شکنجه نمایند تا عشق گلنار را از یاد ببرد. ظاهرا خان بنا به مصالحی مجبور است که دخترش را به ازدواج یکی از اعضای خاندان قاجار دربیاورد.
این اصل ماجرای دو قسمت اول سریال است؛ و ظاهرا این تازه قرار است اول کار جدایی و رنج و شکنجه برای گلنار و ناماعیل و مخاطب سریال باشد! در این دو قسمت اوضاع فقط به سمت بدتر شدن پیش رفته است؛ فعلا هیچ چرخش داستانی نویدبخشی که مجذوب نمایندهیت و کششی برای تماشای ادامۀ سریال ایجاد کند در کار نیست. البته غیر از مضمون شکنجه آور، روند کند داستان هم به نوبۀ خودش مزید بر شکنجه است!
گیل دخت در یک تقلید خیلی ظاهری و سطحی از درام های تاریخی کره ای، سعی نموده با بردن ما به درون مطبخ خان و نشان دادن غذا های خوش آب و رنگ و فرایند تهیۀ آن ها، حال و هوایی مفرح نیز ایجاد کند، اما ماجرا های مطبخ فعلا نه ارتباط قابل درکی با ماجرای اصلی دارند و نه به خودی خودشان نکتۀ قابل توجه و جالبی ارائه می نمایند.
حتی در تریلر سریال هم که از یکی دو هفتۀ قبل پخش می شد، چیزی جز گرفتاری و هجران و مصیبت دیده نمی شد؛ دو قسمت اول هم همین برداشت را تایید می نمایند. خلاصه اینکه اگر کسی علاقمند به تماشای ماجرای طولانی رنج های یک دختر معصوم باشد، حتما از دنبال کردن این سریال لذت خواهد برد! اما اگر در پی سریالی باشیم که حالمان را خوب کند و ما را مجذوب چالش ها و چرخش های داستانی خودش کند، فکر نمی کنم با وجود اینهمه سریال های غربی و شرقی درجه یک که به راحتی در دسترس هستند، دلیلی برای تماشای گیل دخت داشته باشیم.
دانلود
فیلم اصلی
کد ویدیومنبع: فرادید